بهترینِ برادرانت، کسی است که از اموال خود به تو ببخشد، و بهتر از او کسی است که تو را بی نیاز سازد و اگرخود به تو نیازمند گشت، تو را معاف دارد [و از تو چیزی نخواهد] . [امام علی علیه السلام]

در یادداشتی که در وبلاگ سابقم کار کرده بودم اینگونه نوشتم که:ماموریت گنجی پایان یافت در این یادداشت به طرح موضوعی پرداختم که در حقیقت نتیجه رفتارهای اکبر گنجی در فواصل مختلف بود. اکبر گنجی تخریب گر و فالانژ دهه ۶۰ و اکبر گنجی اصلاح طلب دهه ۷۰ و اکبر گنجی معاند دهه ۸۰. پارادوکسهای اکبر گنجی به حدی است که کمتر آدمی می تواند به ثبات شخصیت این فرد اعتماد کند و از کلام او نوای صادقانه ای بشنود. این مرد اگر زمانی به دلیل هجمه های تبلیغاتی علیه اصلاح طلبان و مخصوصا شخص خاتمی خود را به عنوان مدافع خاتمی معرفی کرد به این دلیل بود که در حقیقت ماموریت این مسئله را عهده دار شده بود. اکبر گنجی نه اصلاح طلب است نه دلسوز جامعه ایرانی. او هیچگاه نتوانست صادقانه رفتار کند. چند وقت پیش سوالی  ذهنم را به خود مشغول کرد که اکبر گنجی با کدام پول و با چه سرمایه ای مدام به سفرهای خارجی می رود و پیامبرانه ندای جمهوریت سر می دهد به خیال واهی بر ضد فرعون قیام کرده است. این مرد نه مردم این سرزمین را می شناسد و نه خودش صلاحیت دفاع از چنین مسائلی را دارد. کسی که سابقه اش با امروزش همخوانی ندارد چگونه داعیه دار آزادی و جمهوریت است. یقینا گنجی اگر دلش به حال مردم می سوزد می بایست در ایران بماند و کلامش را دلسوزانه برای مردم ایران بگوید نه منافقانه در گوش کسانی این سخنان را نجوا کند که نه می خواهند سر به تن گنجی باشد و نه می خواهند ایران به جایی برسد. گنجی گنجی نیست که عده ای در پی-اش بودند. کسی است که تنها شیفته شهرت و قدرت است و دلش به تاییدات معاندان نظام و پول و پله ای است که آن ور آبی ها برایش می فرستند. مطمئنم که در شناخت گنجی اشتباه نکرده ام
شب گذشته، سخنرانی اکبر گنجی، روزنامه‌نگار ایرانی در لندن، به تشنج کشیده شد. به گزارش خبرنگار «بازتاب» از لندن، گنجی در ادامه سفرهای خود به کشورهای گوناگون، شب گذشته، میهمان دانشگاه پژوهش‌های شرقی دانشگاه لندن SOAS، واقع در مرکز لندن بود که برنامه او با اعتراض شدید شماری از حاضران، به تنش کشیده شد.
این برنامه با نمایش فیلم ویدئویی که در آن شیرین عبادی، سروده‌ای از سیمین بهبهانی برای اکبر گنجی را می‌خواند، آغاز و سپس فیلم سخنرانی ابراهیم نبوی و عفو بین‌المللی نیز پخش شد.
به رغم ظرفیت سیصد نفره سالن برگزاری سخنرانی، حدود ششصد تن از ایرانیان مقیم لندن در این مراسم شرکت داشتند. در این مراسم که با تشنج و درگیری همراه بود، گروهی از سازمان‌های مارکسیستی و احزاب دیگر اپوزیسیون هم حضور داشتند، درگیری‌هایی پیش آمد.
گفتنی است، هم‌اکنون دو نوع تحلیل و نگاه به اکبر گنجی و سفرهای پیاپی او به خارج از کشور مطرح است. عده‌ای میدان دادن به فعالیت‌های آزادانه اکبر گنجی را ترفند جمهوری اسلامی برای به دست گرفتن ابتکار عمل در اپوزیسیون می‌دانند. به ویژه که وی با تأکید بر مخالفت با حمله به ایران، می‌تواند به عنوان سوپاپ اطمینان به گروه‌های مخالف داخل و خارج از کشور خط‌دهی کند.

عده‌ای نیز با انتقاد از رهبران پیر و قدیمی اپوزیسیون جمهوری اسلامی، گنجی را نماد خوبی برای اصلاح‌طلبان ایرانی عبور کرده از خط‌قرمز نظام می‌دانند که می‌تواند، رخوت حاکم بر جریان‌های اپوزیسیون را از میان بردارد.در جریان این سخنرانی، یکی از خانم‌ها به گنجی گفت: تو که قاتل فرزند اعدامی من هستی چگونه از دمکراسی صحبت می‌کنی؟
یکی دیگر از حضار در اعتراض به اکبر گنجی گفت: تو چگونه به سرعت پس از آزادی از زندان در فروردین ماه، اینچنین آزادانه به خارج از کشور آمده‌ای و علیه نظامی که خود یکی از مسئولان آن بوده‌ای، حرف می‌زنی؟
یکی دیگر از حاضران هم از گنجی خواست، درباره امکانات ویژه‌ای که او برخلاف دیگر زندانیان از آن بهره‌مند بوده است، توضیح دهد. وی پرسید، چگونه در درون زندان از او عکس گرفته‌اند و این امکانات، چگونه در اختیار او قرار گرفته است؟

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهدی مازنی 85/6/31:: 2:2 عصر     |     () نظر

درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها