سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«بی گمان ابراهیم (خود به تنهایی) امتی مطیع خداوند وپاکدین بود و از مشرکان نبود .»، روایت شده است که وی آموزگار نیکی ها بود . [در تفسیر سخن خدای متعال]
 نسیم صبا-۲۸/۳/۸۲

در حیات سیاسی , اجتماعی ملت ایران , افرادی به عرصه اندیشه و خرد پا گذاردند که زمینه ساز جهشی تاریخی و دگرگونی در بنیانهای فکری جامعه شدند و اندیشه نو و جدید آنها منجر به بروز تحول در جامعه گردید . جامعه ایرانی همواره شاهد ظهور چنین افرادی بوده است و حضور اندیشه آنان را در دوره های زمانی مختلف درک کرده است .اما در طی حیات سیاسی , اجتماعی ملت ایران گاهی شرایط به گونه ای رقم می خورد که تغلب یک اندیشه سبب می شود که اندیشه جدید یا به غلط به جامعه تزریق شود و یا به طور کلی محو و از سوی اندیشه حاکم کاملا بایکوت شود . در این شرایط چه باید کرد . شرایطی که عرصه برای معرفی درست و شناخت صحیح این افراد و اندیشه آنها تنگ است . چه می شود که ما مجبور به نوشتن و یادآوری گذشته می شویم . در میان چهره هایی که طی چند دهه گذشته در حیات سیاسی و اندیشه ای ملت ایران پای به عرصه ظهور گذاردند , دکتر مصطفی چمران و دکتر علی شریعتی از ویژگی خاصی برخوردارند . چمران و شریعتی عارفانی مبارز و تبلور انسانهایی کمالجو , حقیقت طلب و آزادیخواه بودند . شریعتی و چمران از مظلومترین چهره های تاریخ ایرانند که چه در زمان حیاتشان و چه بعد از شهادت هیچکس آنان نشناخت و یا به غلط شناخت .

گروهی چمران را به گونه ای معرفی می کنند که گویی چمران در راستای افکار آنها حرکت می کرد و گروهی شریعتی را ملحد و گروهی او را عارف می خوانند . در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنم که بزرگترین ضربه را به اندیشه و صاحبان آن کسانی وارد می کنند که به معرفی غلط از صاحبان اندیشه به دلیل عدم شناخت آنها می پردازند . عده ای صاحب اندیشه را شریر و فردی کج اندیش معرفی کرده و به تخریب او می پردازند و گروهی از او بت ساخته و او را می پرستند . در اینجا گذشته از باورها و دیدگاههای فلسفی و تاریخی , مقاصد و اغراض سیاسی سخت موثرند .

اینگونه برخورد با صاحبان اندیشه وخرد نظیر دکتر چمران و دکتر شریعتی جز ترور شخصیت و تفکر آنان نیست و تنها ناشی از تعصبهای کور و بی سرانجام است . تعصبهای کور و بی سرانجامی که با قرار دادن اندیشه ها در مقابل هم و ایجاد اختلاف و تضاد میان آنها و رویارو کردن افکار واندیشه ها , با هم , در راستای تعریف غلط از آنها سبب انحطاط و مرگ خرد و نوزایی اندیشه در جامعه می شود . مگردر طی حیات یک ملت چند بار چنین افرادی پا به عرصه اندیشه و خردورزی می گذارند و مگر برای یک ملت چند بار خلق اندیشه نو جهت تغییر و دگرگونی و رفتن به سوی کمال و پیشرفت فراهم می گردد که بخواهیم ظهور این اندیشه های نو را بی پروا پایمال و از نشر و توسعه ان جلوگیری کنیم . حذف و بایکوت اندیشه ها هیچگاه منجر به سقوط آنها نخواهد شد , اما ایجاد سد در برابر رشد و شکوفایی اندیشه کفران نعمتی است که عاملان آن می بایست تاوان آن را پس دهند . چمران و شریعتی افرادی نیستند که بخواهیم افکار و اندیشه آنها را در راستای ایده ها و منافع خود قرار دهیم و هر جا که احساس کردیم افکارشان بر ضد منافع ما است آن را حذف و جایی که به نفع مااست از آن بهره برداری کنیم , بلکه باید افکار و اندیشه این اندیشمندان و روشندلان را سرلوحه خود قرار داده و به درک صحیح از افکار آنها دست یابیم . امروز ارج نهادن به یاد و نام و تفکر این عزیزان که مظهر خدامحوری و حق مداری بودند و به حق عارفانی وارسته بودند در جامعه ای که اندیشه سیاه منفعت طلبی و خود محوری حاکم است وظیفه مااست . امید که همگان نسبت به شناخت این عزیزان همت گمارند و در شناساندن شهدای قلم و اندیشه از هر فرصتی فرو گذار نکنند .


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهدی مازنی 85/7/9:: 6:47 عصر     |     () نظر

درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها